رفیقِ گذشته

سلام باران جونم قربون شکلت برم ببخش این چند روز زیاد اینجا حرف زدم موقع خوندنشون وقتتو می گیره ولی چی کار کنم که نیستی این روزا. امروز خیلی سخت از خواب بیدار شدم نه دستام جون داره نه پاهام نمی دونم شارژ بارانم به آخر برسه چی بشم. چی کار کنم که تو همه دارو ندارمی صبح بین 300 400 تا مخاطب هی بالا رفتم پایین اومدم دیدم هیچ کس نیست که بخوام باهاش حرف بزنم بعد یاد حرف اول آشناییمون که بهم زدی افتادم که دقیقا همینو بهم گفتی باز این حالت برام اومد که نکنه قدرتو رفیقِ گذشته...

خیلی حالم بد بود تو نبودی از اون طرف هم فردا قرار بود آبروم بره کلا داغون بودم همه غم های دنیا رو سرم بود. رفتم تو خلوت خودم شروع کردم به دیدن عکسات به دیدن مسخره بازیاتو دیوونه بازیات باورت میشه لبخند اومد رو لبام؟؟ ولی همچنان غم فردارو داشتم یه دفه روی گوشی یه هشدار اومد که تو توی پینترست داخل یه بردی که منم اضافه کرده بودی قبلا یه پین ذخیره کردی هی اسمتو می خوندم آره خودتی واااای باورم نمیشد بعد از 17 روز اسمت اومده رو گوشیم شانسی حالا فیلترشکن هم وصل رفیقِ گذشته...

سلام قربون چشمات برم راستش این دو سه روز این جوری نبوده که نخوام حرفی بزنم ولی فقط خسته بودم و البته هستم. یه مقداری هم به خودت پیام دادمو حرفای دلمو زدم البته بدون جواب. برای کار هم نمی دونم واقعا چی بگم فقط دارم کارایی که تو قبلا کردی رو تقلید می کنم نمی دونم حتی درست هستن یا نه. من بدون تو هم زندگیم هم کارم یه ماشین خرابه شاید راه بره ولی این راه رفتنه ممکنه باعث بشه کلا ماشین برای همیشه خراب بشه. رفیقِ گذشته...

بازم گذرم به اینجا افتاداما این بار تو هستی. دیگه به یه جایی رسیدم که حتی حوصله شکایت کردن هم ندارم. تو بهم نوشته هاتو لیستشو نشون دادی ولی بی توجه به من که حتی بدونی کلبه تنهایی دارم. دردم زمانی زیاد میشه که به این فکر می کنم که تو همه چیزمی همه وجودمی، رفیقمی هم دممی، هم نفسمی، شریکمی، عشقمی، یارمی.عاشق شدیو دیگه حتی اصن منو نمی بینی چندین بار اتفاقاتی که ممکن بود برام بیوفته برات تعریف کردم ولی اصن انگار نمی خوندی نه نگرانی ای نه حرفی اصن انگار حرفی نزدم. حالم خوب نبود بهت می گفتم خیلی سرد جواب می دادی. انتظار داری دردی داشته باشم دیگه بهت بگم؟ درکت می کنم حوصله هیچیو نداری ولی تو حوصله نداشتنت منم دارم برات پر پر میشم.دیدن من یا شنیدن صدام که خیلی وقته هیچ کدوم رو نداشتی برات فرقی نداره انگار که غریبه ام ولی برای من حسرت شده وقتی صدا می فرستی با اینکه لحنت سرده ولی این قدر خوشحال میشم که همه غم ها یادم میره خوشبخت ترین آدم دنیا میشم اون لحظه. دلم می خواد کلی ببوسمت بغلت کنم. منم عاشق تو ام.وقتی دیدم حتی تو لیست عشقای سابقت جایی ندارم یعنی تنهایی من. با وجود همه اینا هنوز عاشقتمو از جونو دل می خوامت. رفیقِ گذشته...ادامه مطلب

دلم نمی خواد چیزی بخورم ولی باید جون داشته باشم کار کنم. عکستو گذاشتم جلوم لقمه برات می گیرم کلی التماست می کنم بخور فدات شم دردت به جونم. قربون لبخند قشنگت برم بخور دورت بگردم من. یه زور خودم می خورمبهت میگم برم چیزایی که دوست داریو برات بگیرم بشینی مثل همیشه جلوم بخوری منم قربون صدقت برمو اشکام بی اختیار میاد. بگیرمشون بخوری؟ من دق می کنم که تو این جوری هستی. چه قدر سخته عشقت عشقش رقته باشه حالش خراب باشه اصن نبینتت. رفیقِ گذشته...ادامه مطلب

الهی من فدای خنده تو بشم دردت به جونم عشقم.

با همه دلخوری هایی که ازت دارم با همه درد و رنجی که ازت دارم به خاطر ندیدن من الآن که خندیدی انگار بال درآوردم بعد از مدت ها خندتو دیدم حال خوبتو دیدم خیلی عالی بود می بینی هنوزم همه وجودم برات میره.

رفیقِ گذشته...

باران آمد ...

باران من هم آمد

الحق که بارانی

رفیقِ گذشته...

بالاخره بعد از مدت ها تو پیامم دادی ازم سوال پرسیدی در مورد یه کاری که قبلا انجام داده بودی ازم نظر خواستی اونم نه یه سوال چندتا سوال و می دونی من به چی فکر کردم؟به این که نکنه با سوال پرسیدن از من نا رفیقِ گذشته...ادامه مطلب

سلام عزیزمامیدوارم حالت خوب باشه نازنینم. ببخش که امروز دیرتر دارم برات می نویسم (اگه الآن گفته باشی کوفت یعنی سر حالی). حدس میزدم که تو امروز تو خونه نباشی، منم یکم مزاحم داشتم که البته هنوزم تموم نش رفیقِ گذشته...ادامه مطلب

سلام همه وجودمامروز دیگه با بیخوابی ترکوندی من که بیدار شدم تو همچنان بیدار بودی نمی دونم توهم که دیگه برات محرم نیستم که برام تعریف کنی، چیزی یا کسی اعصابتو خرد کرده شاید. همیشه وقتی حرص می خوردی این رفیقِ گذشته...ادامه مطلب